Saturday, November 3, 2012

شوخی با پدر

این دختر خیلی شیطون و شوخه و گاهی کارهایی می کنه که آدم تعجب می کنه که بچه به این کوچولویی چه طور به ذهنش میرسه که این کار رو بکنه. قبلش باید بگم که این روزها درست کردن پازل بهترین سرگرمی نیکی است تو این کارهم خیلی مهارت داره و اگه یه قطعه از پازل رو برای جای خالی ای که بهش زل زده پیشنهاد بدیم و اون قطعه اشتباه باشه با یه نگاه می فهمه و میگه این نیشت یعنی این نیست
برگردم سر شوخی. این عکس یکی از پازل هاشه. دونه دونه پرنسس ها رو نشون میده و میگه این ناناست ، این مامانه این منم و   بعد هم اضافه می کنه این  گوباگه (قورباغه) باباست بعد هم دستش رو میذاره رو دهنش غش غش می خنده.بله همین طور که از عکس هم پیداست دست به گم کردن قطعه های پازلش عالیه و وقتی ازش می پرسیم این یه تیکه کوش می گه ددشه یعنی رفته دده  یه وقتا هم با دست میزنه به شیکمش می گه اینجاسه
. گاهی هم میگه مونا برده مونا اسم دوستشه

Saturday, September 22, 2012

دو سالگی

 عزیزکم! خیلی زود گذشت این دو سال کاش روزهای شیرین با شما بودن کش می اومد و این همه زود نمی گذشت

Friday, June 1, 2012

گاهی ما نازپندار رو تو خونه ناناز صدا می کنیم نیکی هم از ما یاد گرفته و از وقتی زبون باز کرده خواهرش رو نانا صدا کرده.  نازپندار هم از این اسم  تازه بدش نیومد و تو مدرسه هم به معلمش گفته که نیکی به من می گه نانا
کلا حرف آخر رو حذف می کنه
باز رو میگه با
جوس رو میگه جو
از همه با مزه تر شکلاته که میشه چیکُل چیکُل

Tuesday, March 20, 2012

نوروز 1391

نوروز 1391 ایران بودیم. به بچه ها خیلی خوش گذشت
مسافرت شمال 

 مهمونی های تا نیمه شب  همراه با رقص و شادمانی
 دوستان تازه برای نیکی